يه بارم از عمد با ماشين زدم به ماشينه يه دخدره ، بعدم پياده شدم كولي بازي درعاوردم كه دخدره بترسه بهم شماره بده، يه ذره نرم شده بود كه يه دفه يه يارواومد گفت: چي شده؟ گفتم: عاغا به شما مربوط نيست بفرماييد ، گفت: مي گم مشكل چيه؟ گفتم: مشكل خونوادگيه ، دارم با نامزدم حرف ميزنم به شما ربطي داره؟ گفت: شما كي با خاهره ما نامزد كردي كه ما نفهميديم؟ مونده بودم فرار كنم يا گريه كنم ، دمش گرم دخدره ضامنم شدوگرنه يه كتك مفصل خورده بودم!!